اینترنت که به وجود آمد، یک ابزار اختصاصی نبود، ما هم میتوانیم از آن استفاده بکنیم یعنی یک راه دو طرفه است. اگر دشمن می تواند از علوم ارتباطات و از پیشرفت ها و تازه های علمی این رشته استفاده کند، ما هم می توانیم استفاده کنیم.از همان شیوه هایی که ضلالت منتشر می کنند، ما استفاده می کنیم و هدایت را منتشر می کنیم. امام خامنه ای (مد ظله العالی) درباره ی ما
سرباز ولی امر هستیم؛ در فضای مجازی و خارج از آن. ناصحان رحل خود بر جای دیگری بیفکنند! سر ما و قدم اوست که وصی امام عشق است و نایب امام زمان (عج). برای یاری دین خدا به بدر و احد و حنین و صفین و کربلا و این آخری، جبهه روح خدا، نرسیدیم اما اکنون بسیجی خاکسار امام خامنهای (روحی فداه) هستیم. قلم بخواهد، قلم میزنیم؛ شمشیر بخواهد، شمشیر. سکوت بخواهد مطیعیم؛ فریاد بخواهد، مطیع. سوز جانبازی برای آرمان اسلام و انقلاب اسلامی را سالهاست که در سینه پروراندهایم و علم کامل داریم که برای پایداری انقلاب اسلامی بسوی کربلای خود رهسپار خواهیم شد. از دنیا هیچ نمیخواهیم جز اینکه به پر و پای ما نپیچد؛ حزب الله در میان دنیاداران با همان مشکلی روبروست که هزار و چهارصد سال است اولیای خدا با آن روبرو هستند. دیگر اینکه سید شهیدان اهل قلم فرمود: هر کس میخواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند.
شهید محمد بلباسی از شهدای لشکر عملیاتی ۲۵ کربلای مازندران و یکی از ۱۳ نفری بود که در روز ۱۷ اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۵ در نبرد خان طومان به دست تکفیری ها به شهادت رسید.
رهبر انقلاب اسلامی درپی ترور دانشمند هستهای و دفاعی شهید محسن فخریزاده در پیامی شهادت ایشان را تبریک و تسلیت گفتند. ایشان در این پیام فرمودند: «این عنصر علمی کمنظیر جان عزیز و گرانبها را به خاطر تلاشهای علمی بزرگ و ماندگار خود، در راه خدا مبذول داشت و مقام والای شهادت، پاداش الهی اوست.» پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برای آشنایی با ویژگیهای مرحوم فخریزاده، گفتاری از آقای دکتر سیدمحمودرضا آقامیری، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران و از دوستان ایشان منتشر میکند.
بیش از ۳۷ سال است که من با فخریزاده آشنا هستم. از زمانی که درس و تحصیل را در دورهی کارشناسی در دانشگاه شهید بهشتی با هم آغاز کردیم، مخصوصاً بعد از سال ۶۲ و بعد از انقلاب فرهنگی که دانشگاهها باز شد همکلاس بودیم؛ امّا بهخاطر شرایط جنگ و جبهه، زمانهایی را که در تهران بودیم با یکدیگر درس میخواندیم و به خانهی همدیگر رفتوآمد داشتیم و با همدیگر درسها را مرور میکردیم. به همین خاطر یک رابطه و دوستی نزدیکی برای ما بهوجود آمد و زمان زیادی را در دوران جوانی با هم میگذراندیم. طبیعی است که با خلقوخو و روحیات همدیگر خیلی آشنا شده بودیم و علاقه داشتیم کاری را بهواسطهی رشتهمان و شرایط علمی که وجود داشت انجام بدهیم؛ امّا متأسفانه این دوستی در عصر جمعهی غمگین به دست افراد شرور و خبیث قطع شد و از ما گرفته شد. واقعاً دچار استرس و نگرانی از این فقدان هستم، چراکه فقدانش شکافی ایجاد میکند که سالها باید بگذرد تا دوباره این فقدان پر شود.
یگن شیطان با بنده ای همسفر شد موقع نماز صبح بنده نماز نخوند موقع ظهر و عصر هم نماز نخوند موقع مغرب و عشاء رسید بازم بنده نماز بجای نیاورد موقع خواب شیطان به بنده گفت من با تو زیر یک سقف نمی خوابم چون پنج وقت موقع نماز شد و تو یک نماز نخوندی میترسم غضبی از آسمان بر این سقف نازل بشه که من هم با تو شامل بشم بنده گفت تو شیطانی و من بنده خدا ، چطور غضب بر من نازل بشه ؟ شیطان در جواب گفت من فقط یک سجده اونم به بنده خدا نکردم از بهشت رانده شدم و تا روز قیامت لعن شدم در صورتیکه تو از صبح تا حالا باید چند سجده به خالق میکردی و نکردی وای به حال تو که از من بدتری ؟؟؟؟
بنده میخواهم صمیمانه تشکّر کنم از پزشکان و پرستاران و مجموعهی دستاندرکاران پزشکی در مواجهه و مبارزهی با این بیماریای که اخیراً در کشور به وجود آمده؛ همچنین تشکّر کنم از وزارت بهداشت و درمان و مجموعهی همکاران آقای وزیر بهداشت در این مجموعه به خاطر تلاشهایی که میکنند و زحمتی که میکشند؛ من برنامهی امروز را فقط ترتیب دادم برای همین که این تشکّر را بکنم در حضور آقای دکتر مرندی رئیس محترم فرهنگستان علوم پزشکی. دوست داشتم که این تشکّر قلبی خودم را به همهی برادران و خواهران محترم پزشک و پرستار و کادرهای درمانی عرض بکنم. انشاءالله که موفّق باشید؛ کارتان بسیار باارزش است؛ هم ارزش جامعهی پزشکی و پرستاری را در جامعه بالا میبرد-که برده- هم مهمتر از این، ثواب الهی است که خدای متعال قطعاً به شما اجر خواهد داد و ثواب خواهد داد. و امیدواریم که انشاءالله این کار برجسته و سنگین خیلی هم طولانی نشود و انشاءالله زودتر کلک این ویروس منحوس(۱) گرفته بشود انشاءالله. انشاءالله همهتان موفّق باشید.
این شعارِ «مرگ بر آمریکا» به معنای [مرگ بر] ملّت آمریکا نیست. مصداقش را بنده در نوزدهم بهمن معیّن کردم که مراد کیست؛ حالا عرض میکنم که «مرگ بر آمریکا» یعنی مرگ بر سلطهگری، مرگ بر تجاوزگری، مرگ بر دستدرازی به حقوق ملّتها؛ معنایش این است. یک حرکت روشنفکرانه، آگاهانه، انسانی و پُرمعنا و پُرمضمون را مردم با این شعار در همه جای کشور انجام دادند، که واقعاً جای سپاسگزاری است.
چهلمین روز شهادت امدادگران گمیشانی نزدیک است. اولین روزهای سال نو بود که امدادگران شیعه و سنی دوشادوش هم برای ترمیم سیل بند گمیشان و نجات جان صدها هموطن، شبانه به رودخانه خروشان تپه نقرهای رفتند و تقدیرشان شد: شهادت.
مجله فارس پلاس؛ عطیه اکبری: شهادت امدادگران گمیشانی میان همه خبرهای خوب و بد این روزهای ایران کمرنگ شد. روز شش فروردین قایق امدادگرانی که برای ترمیم سیل بند گمیشان شبانه به دل سیلاب زدند واژگون شد، شش جهادگر شیعه و سنی جانشان را از دست دادند و بلاگردان خلق خدا شدند، ایکاش تاریخ نویسان میآمدند و در میان انبوه اتفاقات تلخ فروردین 98، اتفاقات زیبا را کتابت میکردند وگرنه چند سال بعد حماسه تپه نقرهای استان گلستان و ایثار شهیدان خدمت در یاد که میماند؟ اصلاً همین حالا هم خیلیها نمیدانند مردم گمیشان در اولین روزهای سال نو چه کردند!
رهبر انقلاب در پیام نوروزی آغاز سال ۱۳۹۸ به آحاد ملت ایران، ضمن نامگذاری سال پیشرو به عنوان «رونق تولید»، مشکل اساسی و فوری کشور را همچنان «مشکل اقتصادی» دانستند و در تشریح آن فرمودند: «چنانچه تولید به راه بیفتد، هم میتواند مشکلات معیشتی را حل کند، هم میتواند استغناء کشور از بیگانگان و دشمنان را تامین کند، هم میتواند مشکل اشتغال را برطرف کند، هم حتی میتواند مشکل ارزش پول ملی را تا حدود زیادی برطرف کند.» به همین مناسبت، بخش اقتصاد پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در پروندهای به تبیین و تحلیل ابعاد مختلف مسألهی «رونق تولید» میپردازد. در ادامهی سلسله مطالب این پرونده آقای مسعود براتی، مدیرگروه بینالملل شبکه کانونهای تفکر ایران (ایتان) در یادداشت زیر اهمیت و الزاماتِ اجرایی شدن رونق تولید را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است.
چرا رونق تولید؟ رهبر انقلاب سال ۱۳۹۸ با عنوان رونق تولید نامگذاری کردند، این نامگذاری در ادامه نامگذاریهای گذشته است و مانند آنها در محدوده اقتصاد قراردارد. این نامگذاری نشان میدهد که اقتصاد هنوز اولویت و فوریت کشور است و همه توان کشور باید روی این موضوع متمرکز میشود.
همانطور که بارها رهبر انقلاب تأکید نمودهاند جمهوری اسلامی ایران نزدیک به ۱۰ سال است که درگیر یک جنگ تمام عیار اقتصادی شده است و دشمن، به طور مشخص ایالات متحده آمریکا با استفاده از ابزارهای اقتصادی که در اختیار دارد که از آن میتوان به عنوان «سلاح پولی» یاد کرد، به حاکمیت، استقلال و آزادی مردم ایران حمله کرده است. آمریکا تمام تلاش خود را میکند تا با استفاده از تحریم اقتصاد ایران را تحت فشار قرار دهد تا در نتیجه آن مولفههای قدرت نظام اسلامی را از بین ببرد.
از آنجا که آمریکا از نظر خود در استفاده از تحریم تجربه موفقی داشته است، میخواهد این تجربه را برای باردیگر تجربه کند. سیاستمداران آمریکایی بر این تصورند که همانند تجربه گذشته که توانستهاند با ایجاد فشار اقتصادی و در کنار آن عملیات فریب رسانهای، این ذهنیت را در جامعه ایران ایجاد کنند که مذاکره و عقبنشینی در حقوق هستهای، مشکلات اقتصادی را برطرف میکند، برای بار دیگر میتوانند همین ذهنیت را در سایر حوزههای اقتدارزای نظام اسلامی ایجاد کرده و به نتیجه مطلوب خود که مهار جمهوری اسلامی ایران است، برسند.
آنچه که دولت ترامپ در مواجهه با ایران انجام داده است شباهت بسیار زیاد به رفتاری دارد که دولت اوباما با ایران انجام داد. فارغ از تفاوتهای ظاهری و لحنهای متفاوتی که دو رئیسجمهور آمریکا با یکدیگر دارند، مسیری که هریک از آنها طی کردند کاملا شبیه به هم و با ابزارهای یکسان انجام شده است. حتی جملات شبیه به هم نیز دارند. برای مثال همانطور که در سال ۹۱ اوباما از کاهش ارزش پول ملی ایران اظهار خوشحالی میکند و آن را نتیجه تحریمهای اعمال شده از سوی آمریکا میداند، ترامپ نیز در سال ۹۷ این خوشحالی را با همین ادبیات تکرار کرده و آن را نتیجه اعمال تحریمهای آمریکا میداند.
این شباهت رفتار نشان می دهد که راهبرد دولت آمریکا در مقابل ایران با تغییر روسای جمهور تغییر نکرده است. لذا ضروری است که ما در این جنگ اقتصادی از تجربه گذشته استفاده کنیم و راهکار درست برای مقابله با جنگ اقتصادی تحمیل شده از سوی آمریکا را انتخاب و اجرا کنیم.
کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد... ندا آمد بر در خانه ام بیا، آنقدر بر در بکوب تا در به رویت وا کنم... وقتی بر در خانه اش رسیدم هر چه گشتم در بسته ای ندیدم!! هر چه بود باز بود... گفتم: خدایا بر کدامین در بکوبم؟؟؟؟ ندا آمد: این را گفتم که بیایی... وگرنه من هیچوقت درهای رحمتم را به روی تو نبسته بودم! کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک...
به مناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و ورود جمهوری اسلامی به فصل جدیدی از زندگی، حضرت آیتالله خامنهای با تشکر از حضور سرافرازانه و دشمنشکن مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن، بیانیهای مهم و راهبردی را در ۷ سرفصل اساسی صادر کردند.
به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، به مناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و ورود جمهوری اسلامی به فصل جدیدی از زندگی، حضرت آیت الله خامنهای در بیانیهای مهم و راهبردی با تشکر از حضور سرافرازانه و دشمنشکن مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن، به تبیین ویژگیهای مسیر پر افتخار پیموده شده در چهل سال گذشته و برکات خیرهکننده انقلاب اسلامی در رساندن ایران عزیز به جایگاه شایسته ملت پرداختند و با تأکید بر امید واقعبینانه به آینده و نقش بیبدیل جوانان در برداشتن گام بزرگ دوم به سمت آرمانها، خطاب به جوانان و آیندهسازان ایران مقتدر، الزامات این جهاد بزرگ را در ۷ سرفصل اساسی بیان کردند.
ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالشهای مستکبران روبهرو است امّا با تفاوتی کاملاً معنیدار. اگر آن روز چالش با آمریکا بر سر کوتاه کردن دست عمّال بیگانه یا تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران یا رسوا کردن لانهی جاسوسی بود، امروز چالش بر سرِ حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقهی غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمینهای اشغالی و دفاع از پرچم برافراشتهی حزباللّه و مقاومت در سراسر این منطقه است. و اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدایی برای ایران بود، امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاحهای پیشرفتهی ایرانی به نیروهای مقاومت است. و اگر آن روز گمان آمریکا آن بود که با چند ایرانی خودفروخته یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامی و ملّت ایران فائق آید، امروز برای مقابلهی سیاسی و امنیّتی با جمهوری اسلامی، خود را محتاج به یک ائتلاف بزرگ از دهها دولت معاند یا مرعوب میبیند و البتّه باز هم در رویارویی، شکست میخورد. ایران به برکت انقلاب، اکنون در جایگاهی متعالی و شایستهی ملّت ایران در چشم جهانیان و عبور کرده از بسی گردنههای دشوار در مسائل اساسی خویش است.
به مناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و ورود جمهوری اسلامی به فصل جدیدی از زندگی، حضرت آیتالله خامنهای با تشکر از حضور سرافرازانه و دشمنشکن مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن، بیانیهای مهم و راهبردی را در ۷ سرفصل اساسی صادر کردند.
به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، به مناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و ورود جمهوری اسلامی به فصل جدیدی از زندگی، حضرت آیت الله خامنهای در بیانیهای مهم و راهبردی با تشکر از حضور سرافرازانه و دشمنشکن مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن، به تبیین ویژگیهای مسیر پر افتخار پیموده شده در چهل سال گذشته و برکات خیرهکننده انقلاب اسلامی در رساندن ایران عزیز به جایگاه شایسته ملت پرداختند و با تأکید بر امید واقعبینانه به آینده و نقش بیبدیل جوانان در برداشتن گام بزرگ دوم به سمت آرمانها، خطاب به جوانان و آیندهسازان ایران مقتدر، الزامات این جهاد بزرگ را در ۷ سرفصل اساسی بیان کردند.
ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالشهای مستکبران روبهرو است امّا با تفاوتی کاملاً معنیدار. اگر آن روز چالش با آمریکا بر سر کوتاه کردن دست عمّال بیگانه یا تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران یا رسوا کردن لانهی جاسوسی بود، امروز چالش بر سرِ حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقهی غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمینهای اشغالی و دفاع از پرچم برافراشتهی حزباللّه و مقاومت در سراسر این منطقه است. و اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدایی برای ایران بود، امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاحهای پیشرفتهی ایرانی به نیروهای مقاومت است. و اگر آن روز گمان آمریکا آن بود که با چند ایرانی خودفروخته یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامی و ملّت ایران فائق آید، امروز برای مقابلهی سیاسی و امنیّتی با جمهوری اسلامی، خود را محتاج به یک ائتلاف بزرگ از دهها دولت معاند یا مرعوب میبیند و البتّه باز هم در رویارویی، شکست میخورد. ایران به برکت انقلاب، اکنون در جایگاهی متعالی و شایستهی ملّت ایران در چشم جهانیان و عبور کرده از بسی گردنههای دشوار در مسائل اساسی خویش است.
رهبر انقلاب درباره روایت ۷۵ یا ۹۵ روز شهادت حضرت فاطمه(س) پس از رحلت پیامبر(ص)، تعبیر حکیمانه ای دارند.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از مشرق، درباره تاریخ شهادت حضرت زهرا (س) روایات مختلف است. از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر (ص). میان علمای شیعه، دو تاریخ مشهور و مقبول است: یکی هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر (ص) و دیگری نود و پنج روز.
با توجه به رحلت پیامبر اسلام (ص) در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت ۷۵ روز، در مورخة سیزدهم تا پانزدهم جمادی الاوّل ، شهادت حضرت زهرا(س) است و این ایام را فاطمیة اوّل می خوانند اما بنا به روایت ۹۵ روز، شهادت حضرت زهرا (س) در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیة دوم می خوانند. بنابراین؛ ایام فاطمیه جمعا ۶ روز می باشد، ۳ روز در ماه جمادی الاول و ۳ روز در ماه جمادی الثانی. فاطمیه اول از ۱۳ تا ۱۵جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی است. ظاهراً علت اینکه سه روز در هر ماه بعنوان روز شهادت آن حضرت معرفی شده است به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که ماههای قمری از رحلت پیامبر (ص) تا شهادت حضرت زهرا (س)،۲۹روز بوده باشند، حال آنکه در صورت کامل بودن ماههای قبل، روز شهادت ۱۳ جمادی الاول و یا سوم جمادی الثانی خواهد بود. چرا که طبق تقویم، حداکثر سه ماه قمری ۲۹ روزه و حداکثر ۴ ماه قمری ۳۰ روزه می توانند پشت سر هم قرار گیرند. اما در عرف، به دهه دوم جمادی الاول، از دهم تا بیستم جمادی الاول که بنابر قول ۷۵روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی الثانی از اول تا دهم جمادی الثانی، که طبق قول ۹۵روز، شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها در آن واقع شده است،دهه فاطمیه دوم گفته می شود.
ملّت ایران در نهم دی ماه سال 1388 با حضور آگاهانه و مقتدرانه و بیعت دوباره با آرمان های امام خمینی(ره) و مقام معظّم رهبری حماسه ای جاودان و به یاد ماندنی را در تاریخ انقلاب آفریدند. نمایش بصیرت و هوشیاری مردم مؤمن، با بصیرت و غیرتمند ایران در این حماسه باشکوه، چنان تجلی یافت که به فرموده مقام معظّم رهبری: «اگر صدها بار هم برای نعمت هوشیاری این ملّت سجده شکر به جای آورده شود، باز هم کم است. حماسه ای که محاسبات دشمن را به هم ریخت؛ محاسباتی که با همکاری و برنامه ریزی عده ای اقلیت در داخل از روی بغض و کینه شکل گرفته بود اما در این روز حماسی یک بار دیگر امّت اسلامی با بصیرت عمل کرد و دشمنان نظام مأیوس شدند.»
بدون شک اگر درایت و بصیرت رهبر معظّم انقلاب و همراهی و هوشیاری مردم نبود و آنان با ولایت فقیه همراه نمی شدند، آتش فتنه به این زودی ها خاموش نمی شد و پیامد منفی بیشتری را برای کشورمان به دنبال داشت. درایت، تدبر، مدیریت و مهربانی معظّم له در آن مقطع حساس باعث شد جامعه بیشتر از آن اسیر فتنه جویی های دشمنان نشود و بتواند راه خود را ادامه دهد. نهم دی ماه به عنوان حماسه عظیم حضور میلیونی مردم در دفاع از آرمانهای انقلاب و تجدید میثاق با ولی فقیه، بعد از فتنه انتخابات ریاست جمهوری سال 88 در تاریخ انقلاب اسلامی ثبت شده و ماندگار خواهد بود.
مرسوم است به میمنت ازدواج، جلوی پای عروس و داماد قربانی می کنند. این رسوم را کومله نیز اجرا می کرد، با این تفاوت که قربانی ها در آنجا جوانان اسیر ایرانی بودند. یک بار چند نفر از ما را برای دیدن عروسی دختر یکی از سر کردگان کومله بردند.
پس از مراسم، آن عفریته گفت:" باید برام قربانی کنین تا به خونه شوهر برم". دستور داده شد قربانی ها را بیاورند. شش نفر از مقاوم ترین بچه های بسیج اصفهان که شاید حداکثر سن آنها 14 سال نمی شد را آوردند و تک تک از پشت، سر بریدند.
شهدای نوجوان مانند مرغ سر بریده پر پر می زدند و آنها شادی و هلهله می کردند.اما این پایان ماجرا نبود.آن دختر دوباره تقاضای قربانی کرد و این بار شش نفر سپاهی، چهار نفر ارتشی و دو نفر روحانی را آوردند و این دوازده نفر را نیز سر بریدند. من و عده دیگری از برادران را که برای تماشا برده بودند، به حالت بی هوشی و اغما افتاده بودیم و در این وضعیت، مجددا ما را روانه ی زندان کردند.
شهید محسن حججی که پس از ۲ روز اسارت بهدست نیروهای تکفیری داعش به شهادت رسید، حرفهای ناگفته خود را در وصیتنامهاش نوشته و این وصیتنامه هماکنون به دست تمام ملت ایران رسیده است.
حالا که دستهایم بسته است مینویسم نه با قلم که با نگاه و نه با جوهر که با خون، رو به دوربین ایستادهام و ایستادهام رو به همه شما، رو به رفقا، رو به خانوادهام، رو به رهبر عزیزم و رو به حرم. حرامزادهای خنجر به دست است و دوست دارد که من بترسم و حالا که اینجا در این خیمهگاهم هیچ ترسی در من نیست. تصویرم را ببرید پیشکش رهبر عزیز و امامم سید علی خامنهای و فرماندهام حاج قاسم و به رهبرم بگویید که «اگر در بین مردمان زمان خودت و کلامت غریبید ما اینجا برای اجرای فرمان شما آمدهایم و آماده تا سرمان برود و سر شما سلامت باشد».
- ميلاد مسعود پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله – اول عام الفيل / ۱۷ ربيع الاول آخرين پيامبر الهی در 17 ربيع الاوّل از پدری به نام "عبدالله بن عبدالمطلب" و مادری به نام " آمنه بنت وهب" ديده به جهان گشود و با انوار رخسار و جمال منوّرش، جهان تيره و تاريک، به ويژه عربستان را روشن گردانيد. پدرش عبدالله بن عبدالمطلب، پيش از تولد فرزندش محمد(ص)، در حالی که همسرش آمنه، به چنين فرزندی، حامله بود، به همراه ساير بازرگانان قريش، جهت سفر تجاری عازم شام گرديد و در بازگشت از شام، در يثرب(مدينه منوّره) بيمار شد و در همان جا درگذشت و توفيق ديدار نوزاد خويش را نيافت.
وفات عبدالله، دو ماه و به روايتی هفت ماه پيش از تولد فرزندش حضرت محمد(ص) بود. امّا آمنه، مادر گرامی رسول خدا(ص)، که به تقوا، عفت و پاکيزگی در ميان بانوان قريش معروف بود، پس از تولد نور ديده اش حضرت محمد(ص)، چندان در اين دنيای فانی زندگی نکرد. وی، دو سال و چهار ماه و به روايتی شش سال، پس از ميلاد رسول خدا(ص)، در بازگشت از يثرب، در مکانی به نام "ابوا" بدرود حيات گفت و در همان مکان مدفون شد.
رسول خدا (ص) پس از تولد، در کفالت جدش عبدالمطلب، بزرگ و سيد قريش مکه، قرار گرفت. عبدالمطلب جهت شير دادن نور ديده اش محمد(ص)، در آغاز وی را به "ثويبه"، آزاد شده ابولهب سپرد ولی پس از مدتی وی را به "حليمه دختر عبدالله بن حارث سعديه" واگذار کرد. حليمه، در ظاهر اگر چه دايه وی بود، ولی در حقيقت به مدت پنج سال از او مراقبت و مادری کرد. پيامبر اسلام(ص) از دوران کودکی دارای دو نام بود. يکی "محمّد" که جد بزرگوارش عبدالمطلب، برای وی برگزيد و ديگری "احمد" که مادر ارجمندش آمنه، آن را انتخاب کرده بود.
من سالها ثروتم رو جمع کردم که به عربستان برم و خدا رو زیارت کنم در راه که می رفتم به روستایی رسیدم که به خاطر جنگ ویران شده بود مردم زخمی بودن و سر پناهی نداشتند مقداری از ثروتم را خرج ساختن سرپناه و دارو برای مردم کردم به روستای دیگری رسیدم کودکان یتیم و گرسنه را دیدم با باقی مانده ثروتم برای انها غذا تهیه کردم به روستای دیگری رسیدم جوانی را دیدم زیر درخت نشسته بود تنها و غمگین پرسیدم چرا ناراحتی گفت دختری که دوسش دارم پدرش گفته دخترش را به کسی میدهد که اسب داشته باشد من اسبم را به او دادم به خود امدم دیدم دیگر هیچ چیز ندارم از ادامه دادن راه منصرف شدم و به شهرم بازگشتم وبا نارحتی به حلاج گفت من بعد از این همه سال انتظار نتوانستم خدا را زیارت کنم
و حلاج به او گفت تو خدا را زیارت کردی خدا سرپناهی نداشت تو برای خدا سر پناه ساختی خدا زخمی بود تو خدا را درمان کردی خدا گرسنه بود تو خدا را سیر کردی خدا تنها و غمگین بود تو خدا را از نهایی در اوردی و حلاج در پایان گفت خدای حقیقی در هیچ کشوری و بر هیچ زیانی زندانی نیست خدا یاری رساندن به انسانهاست
حسن بن علی بن ابی طالب معروف به امام حسن مجتبی (۳-۵۰ق) دومین امام شیعه و بزرگترین فرزند امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) است که در ۳۷ سالگی به امامت و خلافت رسید و در سال ۴۱ق با معاویه، صلح کرد.
دوره خلافت وی شش ماه و سه روز طول کشید. امام حسن پس از صلح، به مدینه رفت و ده سال در آنجا بود تا اینکه به شهادت رسید و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد. عهده داری امامت و خلافت و تلاش در جهت اتحاد و همبستگی میان مسلمانان، که در نهایت منجر به صلح با معاویه شد، تصویری کلی از شخصیت بردبار وی به دست می دهد. دوران خلافت و صلح امام با معاویه از مهم ترین رخدادهای حیات ایشان و نیز صدر اسلام بود که هم در زمان خود سبب اتحاد شد و هم به مثابه آموزه ای دینی-اخلاقی در طول تاریخ مسلمانان، به ویژه شیعیان، بر چگونگی رویکرد به برخی مفاهیم اساسی مانند اقتدار، جنگ و صلح، تأثیر نهاد.
تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی علیه السلام، به قلم محمد سپهری، ترجمه فارسی کتاب «الحیاة السیاسیة للإمام الحسن(ع)» تألیف علامه جعفر مرتضی عاملی است. در این تألیف، نویسنده با دیدی محققانه به تجزیه و تحلیل وقایعی همت گمارده است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم با زندگانی امام حسن(ع) ارتباط دارد و در مواردی آن حضرت نقش فعالی در تکوین آن بر عهده داشته است، مثل داستان مباهله و بیعت رضوان. برخلاف تاریخ نگاران و سیره نویسان، به نقل حوادث و تاریخچه زندگانی امام حسن مجتبی(ع) نپرداخته، بلکه زندگانی سیاسی آن جناب را به طور دقیق تجزیه و تحلیل کرده است. مؤلف در این کتاب، تنها به بررسی و تحلیل زندگانی سیاسی حضرت مجتبی(ع) در روزگار رسول اکرم(ص) و خلفای سه گانه می پردازد و به مطالعه زندگانی حضرت در روزگار خلافت ظاهری امیرالمؤمنین(ع) و سپس دوران امامت خود آن حضرت(ع) نپرداخته است. کتاب از مقدمه مترجم، پیشگفتار مؤلف و سه فصل تشکیل شده است. فصل اول کتاب با عنوان «زندگانی سیاسی امام حسن(ع) در عهد رسول خدا(ص)»، بیش از آنکه رنگ یک نوشته تاریخی داشته باشد، با بیانی خطابه ای و تأثیرگذار به تحکیم اعتقادات شیعه پیرامون امامت امام حسن(ع)، جایگاه آن و دفاع از آن با استفاده از حدیث، تاریخ و تفسیر پرداخته است. نویسنده با در نظر گرفتن پیش فرض های کلامی خود، به تحلیل مسائل پرداخته است. منابعی که در این فصل مورد استفاده قرار گرفته بسیار متنوع و از لحاظ موضوعی منابع تفسیری و روایی سنی و شیعه، تاریخی، سیره، صحابه نگاری، مناقب، مقاتل و غیره را در بر می گیرد. نویسنده بیان کرده است مواضع پیامبر(ص) در قبال حسنین(ع) حتی شدت عواطفی که علناً نسبت به ایشان ابراز می داشتند، انتخاب ایشان برایمباهله، شرکت در بیعت رضوان، نشانه موقعیت منحصربه فرد آن ها و نیز تلاش پیامبر(ص) برای آماده کردن جامعه در پذیرفتن رهبری و جانشینی آنان بود.
سالهاست که به انتظار روزیام تا روانه شوم به سویی. نه، کشیده شوم به آن سو. دلم که همیشه میرود حال هم رفته است، منم که اینجا نشستهام، جسمم است که اینجا نشسته است. نیمهجان میدانی یعنی چه؟ یعنی نباشی آنجا که هستی، و باشی آنجایی که نیستی. نیمِ جانت یکجاست و نیم دیگرش جای دیگری. گذر ایام چه سخت است در این حال. گاهی دل آنچنان سنگینی میکند که تحملش را ندارم. بغض در گلو میافتد و چشمهایی که گاه گاه میخواهند زار بزنند و اشک بریزند ولی بهشان میگویم صبر کن، صبر کن. فصبرٌ جمیل. خام بدم پخته شدم سوختم، سوختم، سوختم. میسوزی و میسازی.
این غم معمولی نیست. این جاذبه معمولی نیست. این شوق، این بیقراری، این هوایی شدن، نیست، معمولی نیست. چه بگویم؟ اگر بگویم تاکنون لیاقتش را نداشتهام که آقا بطلبد شاید یاوه نگفته باشم. چه بگویم؟ اگر بگویم حکمت در ماندن بوده و طلبیده نشدنم هم مصلحتی دارد، ممکن است درست باشد. دست و بالم بسته است محمد. تمام داراییام همین غم است، همین بیقراری، همین فراق، همین سنگینیِ روی دل، همین درد، همین رنجوری، همین دیوانگی. نبین که اینجا نشستهام. دل در دلم نیست. رهایش کردم؛ پَر کشیده همانجایی که هواییاش شده بود.
میدانی؟ این پیادهروی تنها قدم برداشتن روی زمین و به سمت حرمی حرکت کردن نیست؛ قدم برداشتن به سوی بهشت است. قدم برداشتن روی بال فرشتگان است. در این پیادهروی حجابی از دل و چشم مردمان برداشته میشود. میبینند آن چیزی را که به طور معمول دیده نمیشود. میبخشند در راه خدا، حتی تنگدستان. همه چیزشان را میبخشند. به فکر فردای خویش نیستند، میدانند همان خدایی که تا امروز برایشان رسانده است، فردا هم میرساند. از من میپرسی، حتماً میگویم چیزهایی دیدهاند. اگر ازشان بپرسی: «تو که داری همه چیزت را میبخشی، فکر فردایت نیستی؟» جواب میدهند: «ما حسین(ع) را داریم، شما به فکر ما نباشید.» نرفتهام تاکنون، از کسی که رفته بود شنیدم.
عشق را میدانی چیست؟ عشق همین است. عشق هدایتگر است. هدایت میکند. میکشاندت به سمتِ خودت، به سمت چیزی که به آن تعلق داری. در این راه پیاده میرویم تا با خود و خدای خود خلوتی کنیم در آن راه. به حرکت بیفتیم، نگندیم از رکود. حرکت به سوی خوبیها؛ فاصله گرفتن از بدیها.
نهایت این راه چیست؟ آن چیزی که من میدانم، این است که این راه نهایتاً به مهدی میرسد، به هدایتشدهای که قرار است هدایتمان کند. در این راه، زیارت قبر حسین(ع) نهایتالامر نیست. هربار شاید به مرقدش برسیم، ولی به خودش نمیرسیم. زیارت حسین، دل میشکند. دلهای شکسته قرار است کارها بکند. زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست. این غم همیشه تازه میماند تا اخلاق نمیرد، انسانیت فراموش نشود، ستمها عادی نشود، مردانگی از این دنیا رخت بر نبندد، عهدها کوفی نباشد. این راه، به مهدی(ع) میرسد. این راه، به عدالت علی(ع) میرسد. این راه، به دنیای دیگری میرسد...
حرم امام رضا (ع)، در مرکز شهر مشهد، در استان خراسان رضوی است که سالانه میلیونها زائر را به این شهر مذهبی میکشاند. حرم هشتمین امام شیعیان، دارای بخشهای متنوعی ازجمله مسجدها، رواقها، صحنها و کتابخانهها است.
حرم امام رضا (ع)، یکی از بهترین و آرامشبخشترین مکانها برای ما مسلمانان و ایرانیان است. هر ایرانی در هر نقطه این آب و خاک آرزوی زیارت این حرم امن را دارد و سالانه میلیونها زائر از سراسر دنیا برای زیارت هشتمین امام شیعیان راهی مشهد میشوند. مجموعه حرم امام رضا یکی از بناهایی است که از نظر تاریخی هم اهمیت بسیاری دارد، در این مطلب به سراغ حقایق جالب درباره حرم امام رضا رفتهایم، با ما همراه باشید تا پیشینه تاریخی این بنا را بهتر بشناسیم:
حب الحسین رشته تحصیلی شماست دانش سرای عشق و جنون شهر کربلاست در مبحث حسین شناسی موفقید موضوع بحث سینه زدن پای روضه هاست تا روز محشر مدرکتان را نمیدهند برگ قبولی همه در پوشه خداست پایین کارنامه هر شخص نوشته اند این مهر سرخ مهر شهنشاه کربلاست محشر کنار درب جنان داد میزنید مردم ندیده اید که آقای ما کجاست؟ تنها به عشق اوست که به اینجا رسیده ایم جنت بدون حضرت ارباب بی صفاست ناگاه جبرئیل امین ناله میزند آقایتان حسین همان مرد سر جداست محشر دوباره از غم او سینه میزنید آنجا خدا به خیر کند محشری به پاست... #امام_تنها
صدام حسین برای تحقیر کردن خلبانان ایرانی در تلویزیون عراق گفت:«به هر خلبان ایرانی که به 50 مایلی نیروگاه بصره نزدیک شود، حقوق یکسال نیروی هوایی عراق را جایزه خواهم داد. » هنوز 150 دقیقه از این مصاحبه نگذشته بود که «عباس دوران » و«حیدریان » و «علیرضا یاسینی »نیروگاه بصره را بمباران کردند.غروب همان روز خبرنگار رادیو بی بی سی اعلام کرد: «من امروز با آقای صدام حسین رئیس جمهور عراق،مصاحبه داشتم و ایشان با اطمینان خاطر از دفاع قدرتمند هوایی خود درراه محافظت از نیروگاه ها، تاسیسات و دیگر منابع اقتصادی عراق در برابرحملات و تهاجم خلبانان ایرانی سخن می گفت. ولی من هنوز مصاحبه او راتنظیم نکرده بودم که نیروی هوایی ایران نیروگاه بصره را منهدم کرد. اینک جنوب عراق در خاموشی فرو رفته و چراغ قوه در بازارهای عراق بسیار نایاب و گران شده است چون با توجه به خسارات وارد به نیروگاه، تا چند روز آینده برق وصل نخواهد شد. البته هنوزفرصتی پیش نیامده که من از صدام حسین سوال کنم چگونه جایزه خلبانان ایرانی را تحویل خواهند داد. »
سلام خوبی؟منو میشناسی؟من همونم که تورو همیشه اذیتت میکنم همون که میگه خیلی دوست داره اما اذیتت میکنه ها!!!چرا دیگه حالمو نمی پرسی میدونم باهام قهری اما بذار یه چیزی بگم میدونم ناراحتت میکنه اما توبزرگی مثل من قلبت کوچیک نیست که زود ترک برداره!!!
صبح که از خواب بیدارشدم رفتم ملاقات خودم جلوی اینه چقدر لاغر چقدر رنگ پریده چقدرتنهاو چقدر سرگردان ازخودم وحشت کردم زود خودمو کنار کشیدم قلبم تندتند میزد نه من اینو نمیشناسمش تو میشناسیش؟
خدایــــا چقدر تنش زخمی چرا؟
خدایـــا مگه این بنده تو نیست چرا اینقدر تنهاست؟
خدایا چه وحشی اینجوری ناامید وسرگردونش کرده؟
خدایا اونی که الان ایننقدرداغونش کرده کجاست؟
خدایـــــــا این ادمت خیلی تنها وخسته ست نگاهش کن پرا بغض هایه که تمومی نداره خدایااگه بدم یا بدی کردم منوببخش بذار سرمو بذارم روشونه مهربونتو اشک بریزم اندازه تما م لحظه های زجراور زندگیم خدایا دلتنگتم دلم شکسته بیا ببرش پیش خودت من بدم اما تو که خوبی مهربونی نگاش کن دیگه حتی توان گریه کردنم نداره فکر کنم دیگه وقتش ببریش پیش خودت!!!
فریاد مرگ بر آمریکا، برای دفاع از ارزشهای انسانی است. امروز به اعتراف خودشان، آمریکا از ارزشهای انسانی فرسنگها دور افتاده؛ در مناظره ریاست جمهوریشان دیدید، آمریکا را افشا کردند. چیزهایی که ما میگفتیم و عدهای نمیخواستند باور کنند، اینها چند برابرش را گفتند.
اینکه میگویند اگر با آمریکا #سازش کنیم مشکلاتمان حل میشود، فکر خطایی است/ ۱۰ دلیل میشود گفت که این حرف، غلط و دروغ و فریب است و سازش با آمریکا مشکلات را بدتر میکند که آخرین این دلایل، برجام است/
امروز فقط من نیستم که میگویم؛ خود مذاکرهکنندگان ما که زحمت کشیدند و عرق ریختند، میگویند آمریکا #بد_عهد و #دروغگو است/ مذاکرهکنندهی آمریکایی چند روز پیش گفت بعد از #برجام هم علیه ایران #تحریم تصویب کردهایم. #آقا#آرامش_امت #مرگ_بر_آمریکا
حسینـــــ جانـــــ ... . همین یہ ڪلام دلخوشِے من است... . دلخوش میڪنم بہ #ردپاهایم در بهترین دوراهےِ دنیا.. .
دربهترین سرگردانی دلــ.... . آنجا ڪہ میمانـے سراغ #ماهـ بروے یا #خورشید .
فقط دلخوش میڪنم به ردپاهایم.. . برروــِے #خاڪ_ڪربلا . . . . #عَــبدِ_فَـرّار_نوشت : . سوزش چشم من از لذت زیبایی توست خیره بر تو شده ام پلک زدن یادم رفت.. . _